فهرست مطالب

شیلات - سال شصت و نهم شماره 4 (زمستان 1395)

فصلنامه شیلات
سال شصت و نهم شماره 4 (زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مهتاب خلفیان*، مصطفی اخلاقی، حسن شریفی یزدی، مجتبی علیشاهی صفحات 397-406
    آئروموناس هیدروفیلا عامل بیماری سپتی سمی هموراژیک در ماهیان آب شیرین مخصوصا کپورماهیان می باشد. این باکتری تحت تاثیر چندین فاکتور، ایجاد بیماری می کند که مکانیسم های ایجاد بیماری توسط این باکتری ناشناخته است. ژن های حدت مهمترین فاکتور بیماری زایی در باکتری آئروموناس هیدروفیلا می باشند. در این مطالعه 30 جدایه باکتری با روش های بیوشیمیایی رایج و ردیابی ناحیه ژنی 16S rDNA از طریق PCR به عنوان آئروموناس هیدروفیلا شناسایی گردید. بعد از تایید 30 جدایه، تشخیص و بررسی ژن های حدت (آئرولیزینaerA، الاستازahyBو لیپازLip) با پرایمرهای اختصاصی هر ژن در آئروموناس هیدروفیلا صورت گرفت. بیشترین فراوانی (%70) متعلق به ژن الاستاز بوده و ژن آئرولیزین نیز کمترین فراوانی را (53/3%) نشان داد. براساس وضعیت حضور این سه ژن حدت با روش PCR، هشت الگوی ژنی مختلف برای جدایه های باکتری حاصل گردید، به نحوی که الگوی ژنی lip+/ahyB+/aerA+ از بیشترین فراوانی (33/3%) و الگوی ژنی lip+/ahyB-/aerA+ از کمترین فراوانی (3/3%) برخوردار بود. پس از چالش بچه ماهی های کپور معمولی با آئروموناس هیدروفیلاهای دارای هر یک از 8 الگوی ژنی مختلف میزان تلفات در گروه ها مشخص گردید. بیشترین تلفات در بچه ماهی های تزریق شده با الگو های ژنی lip+/ahyB+/aerA- و lip-/ahyB+/aerA+ نسبت به دیگر گروه ها و گروه کنترل مشاهده شد. در ماهیان تلف شده علائم تیرگی بدن، کوتاه شدن سرپوش آبششی و خونریزی پتشی در ناحیه شکمی و مقعد مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد که ژن های حدت (آئرولیزین، الاستاز و لیپاز) بیماری زایی باکتری آئروموناس هیدروفیلا را افزایش می دهند. در این میان ژن الاستاز می تواند از اهمیت بیشتری در بیماری زایی جدایه های آئروموناس هیدروفیلا در آبزیان برخوردار باشد.
    کلیدواژگان: آئروموناس هیدروفیلا، آئرولیزین، الاستاز، لیپاز، PCR، ماهی کپور معمولی
  • محمود قبادی، علیرضا میرواقفی*، حمید فرحمند صفحات 407-416
    این تحقیق با هدف بررسی اثرات مکمل نوکلوتیدی جیره و پروبیوتیک P. acidilactici بر عملکرد رشد، برخی از شاخص های ایمنی و بیوشیمیایی سرم خون، و همچنین مقاومت در برابر باکتری آئروموناس هیدروفیلا در ماهی قزل آلای رنگین کمان انجام گرفت. نه تیمار غذایی حاوی سه سطح از مکمل نوکلوتیدی (0، 1 و 3 گرم بر کیلوگرم غذا) و سه سطح از P. acidilactici (0 و 1، 3 گرم بر کیلوگرم غذا) بر اساس طرح فاکتوریل 3×3 طراحی شد. هر یک از جیره ها به طور تصادفی برای سه گروه (تکرار) 30 تایی از ماهی های قزل آلای رنگین کمان (با میانگین وزن اولیه 1/62±63/4 گرم) در نظر گرفته شد. در پایان دوره هشت هفته ای آزمایش، برخی از شاخص های ایمنی و بیوشیمیایی سرم خون شامل پروتئین کل، لیزوزیم، مسیر فرعی سیستم کمپلمان (ACH50)، کلسترول، تری گلیسیرید، گلوکز، آلبومین و گلوبولین، و همچنین شاخص های رشد شامل بازماندگی، میانگین افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد میزان لیزوزیم و ACH50 در تیمارهای آزمایشی، تحت تاثیر متقابل بین مکمل نوکلوتیدی و P. acidilactici به طور معنی داری افزایش یافته است (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که اثر متقابل مکمل نوکلوتیدی و P. acidilactici بر میزان پروتئین کل، کلسترول، تری گلیسیرد، گلوکز، آلبومین و گلوبولین، معنی دار نبود (05/0P>)؛ اما به طور معنی داری موجب بهبود شاخص های رشد گردید. به علاوه، در پایان دوره آزمایش، 10 عدد ماهی از هر تکرار به صورت داخل صفاقی با سوسپانسیون باکتری آئروموناس هیدروفیلا (cfu/ml 3/5x107) برای تعیین مقاومت در برابر بیماری مورد تزریق قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مکمل کردن جیره غذایی ماهی قزل آلا با مکمل نوکلوتیدی و P. acidilactici، به طور قابل ملاحظه ای مقاومت در برابر عفونت باکتری آئروموناس هیدروفیلا را افزایش داد و بالاترین مقاومت در تیمارهای تعاملی (نوکلوتید×P. acidilactici) مشاهده شد. به طور کلی ترکیب مکمل نوکلوتیدی و P. acidilactici، اثرات سودمند به مراتب بیشتری از استفاده هر یک از آن ها به صورت مجزا نشان داد. همچنین، بهترین ترکیب از آن ها، ترکیب3g kg-1 از مکمل نوکلوتیدی و 0/1g kg-1 از P. acidilactici به دست آمد.
    کلیدواژگان: مکمل نوکلوتیدی جیره، P، acidilactici، قزل آلای رنگین کمان، پاسخ های ایمنی، مقاومت در برابر بیماری
  • مردمرادیان نسیم، کاوه رحمانی فرح *، سید مسعود حسینی، بهارک صحت نیا صفحات 417-430
    گوشت ماهی در مقایسه با سایر گوشت ها بیشتر مستعد فساد بوده و در طول دوره نگهداری، کیفیت آن به سرعت کاهش پیدا می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ژلاتین پای مرغ و کاراگینان در پوشش خوراکی حاوی کیتوزان و نانو سلولز بر مدت ماندگاری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان طی دوره نگهداری در یخچال بود. در این تحقیق پوشش خوراکی با ژلاتین استخراج شده از پای مرغ و کاراگینان در مقادیر 5 و 5/2 درصد تهیه شد. پوشش خوراکی تهیه شده بر فیله های ماهی اسپری شد و کیفیت و ماندگاری آنها در طول 16 روز نگهداری آنها در یخچال بررسی گردید. نتایج نشان داد پوشش ژلاتین 5 درصد و کاراگینان 5 درصد اثر ضد میکروبی اندکی داشتند. تیمار ژلاتین 5/2 درصد بار باکتریایی (04/7) در روز 12 و تیمار شاهد (17/7) Log cfu/g در روز 8 داشتند که فراتر از حد مجاز بود. pH تیمار شاهد روند کاهشی و افزایشی داشت (0/05>P). میزان شاخص تیوباربیتوریک اسید در تیمارهای آزمایشی این پژوهش روند افزایشی و سپس کاهش نشان داد (0/05>P). تیمار شاهد تغییرات رطوبت و چربی بیشتری طی زمان نشان داد (0/05>P). رطوبت تحت فشار تحت تاثیر میزان رطوبت فیله های قزل آلا بود (0/05>P). نتایج ارزشیابی حسی نشان داد تیمارهای دارای پوشش خوراکی کیفیت بهتری نسبت به تیمار شاهد دارند. ژلاتین پای مرغ و کاراگینان در غلظت 5 درصد می توانند به عنوان پوشش خوراکی ماهی به کار گرفته شوند، اما خاصیت ضد میکروبی قابل توجهی ندارند.
    کلیدواژگان: پوشش خوراکی، کاراگینان، ژلاتین پای مرغ، قزل آلای رنگین کمان، ماندگاری
  • اسدالله اکرم، مجید خانعلی*، سپیده گلچین کماکلی، هما حسین زاده بندبافها صفحات 431-442
    مدیریت فنی واحدهای کشاورزی عامل بسیار مهمی در افزایش تولید و عملکرد و همچنین کاهش در هزینه ها و نهاده های کشاورزی می باشد. به همین منظور کارایی فنی مزارع پرورش ماهیان گرم آبی استان گیلان در سال پرورش 1393 مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه از 57 پرورش دهنده جمع آوری گردید و با استفاده از دو تکنیک بهینه یابی تحلیل پوششی داده ها و الگوریتم ژنتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که در تکنیک تحلیل پوششی داده ها، میزان کل انرژی مورد نیاز در حالت مصرف بهینه نهاده ها برابر 158515/5 مگاژول برای هر هکتار می باشد که انرژی بچه ماهی با 9/27 درصد بیشترین مقدار ذخیره انرژی را در حالت بهینه، بدون کاهش میزان عملکرد ماهی به خود اختصاص داد. همچنین با استفاده از الگوریتم ژنتیک چند هدفه مشخص شد که چنان چه تمامی نهاده ها یه صورت کاملا بهینه مصرف شوند، انرژی نهاده کل برابر با 51/43766 مگاژول برای هر هکتار می شود (%26 ذخیره انرژی در حالت ایده آل).
    کلیدواژگان: ماهیان گرم آبی، بهینه یابی، تحلیل پوششی داده ها، الگوریتم ژنتیک، استان گیلان
  • فرشته اسفندیار، فرید فیروزبخش*، حسین رحمانی، خسرو جانی خلیلی صفحات 443-451
    کلرپیریفوس یک آفت کش ارگانوفسفره است که به طور گسترده به عنوان کنترل کننده آفات در مزارع کشاورزی استفاده می شود. هدف از این مطالعه تعیین اثر غلظت های تحت کشنده (0/1، 0/05 و 0/02 میلی گرم بر لیتر) کلرپیریفوس بر فعالیت آنزیم های کبدی و آنزیم های اکسیداتیو (سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز) ماهی کپور معمولی (Cprinus carpio) در روزهای 1، 7، 14 و 21 بعد از تماس با آفت کش می باشد. میزان LC50 96 سم کلرپیریفوس برای کپور ماهیان 516/. میلی گرم در لیتر به دست آمده است. نتایج حاضر حاکی از آن است که ماهیان تماس یافته با سم کلرپیریفوس در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی داری در فعالیت آسپارتات آمینوترنسفراز (AST) و آلانین آمینوترنسفراز (ALT) نشان دادند (0/05 کلیدواژگان: کلرپیریفوس، کپور معمولی، آنزیم های کبدی، آنزیم های اکسیداتیو، سمیت
  • داود محمد رضایی، باقر مجازی امیری*، محمدعلی نعمت الهی، چنگیز مخدومی، سید صمد هاشمی صفحات 452-461
    فیتواستروژن ها ترکیباتی طبیعی با ظرفیت تغییر عملکرد یا ساختار سیستم غدد درون ریز و تولید مثل در آبزیان هستند که در بیشتر محیط های آبی یافت می گردند. در این تحقیق، اثر دو فیتواستروژن بر برخی شاخص های تولید مثلی (هورمونی: تستوسترون و 17بتا-استرادیول، یونی: کلسیم و آنزیمی: آروماتاز و EROD) ماهی سفید دریای خزر مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 49 عدد مولد ماده ماهی سفید به مدت 21 روز در معرض 3 سطح جنیستئین و 3 سطح بتاسیتوسترول با غلظت های 500، 50 و 10 نانوگرم بر لیتر قرار گرفتند. از خون و بافت ماهیان در پایان آزمایش نمونه برداری انجام شد و سنجش فاکتورهای بیان شده بر حسب پروتکل های موجود اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که سطح بالای جنیستئین منجر به افزایش سطح هورمون استروژنی 17بتا-استرادیول و فعالیت آروماتاز می گردد. سطح بالای بتاسیتوسترول نیز سبب افزایش میزان تستوسترون و فعالیت EROD شد. هر دو فیتواسترژن بر میزان کلسیم تاثیر معنی داری نشان ندادند. طبق یافته های این تحقیق، جنیستئین در غلظت های بالا (500 نانوگرم بر لیتر) می تواند به عنوان محرک سیستم غدد درون ریز عمل نموده و سبب تغییر در سطح هورمون های استرویئدی بویژه 17بتا-استرادیول و فعالیت آروماتازی گردد. همچنین مشخص گردید که بتاسیتوسترول در غلظت 500 نانوگرم بر لیتر با القاء EROD و افزایش تستوسترون و برهم زدن عملکرد کلسترول در مسیر بیوسنتز هورمون های جنسی می تواند به عنوان یک عامل برهم زننده سیستم غدد درون ریز به شمار آید. وجود این ترکیبات با غلظت های ذکر شده در رودخانه های منتهی به دریای خزر می تواند در دراز مدت بر عملکرد تولیدمثلی ماهی سفید تاثیر منفی داشته باشد.
    کلیدواژگان: جنیستئین، بتاسیتوسترول، ماهی سفید، هورمون های استروئیدی، کلسیم، آروماتاز، EROD
  • مرضیه منصورلکورج، کامران رضایی توابع*، علیرضا میرواقفی، ملیکا ناظمی، محمدعلی نعمت الهی صفحات 462-470
    محیط زیست دریایی، منبع فرآورده های طبیعی زیست فعال است که خصوصیات ساختاری-شیمیایی آن ها در دیگر محصولات طبیعی گیاهان و جانوران خشکی زی وجود ندارد. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه خواص آنتی بیوتیکی عصاره های ان- هگزانی و استونی گرفته شده از چهار گونه بی مهره بر روی باکتری اشرشیاکلی (E. coli) انجام شد. گونه های آبفشان (Phaulasia nigra)، اسفنج (Cliona spp.)، شقایق موکتی (Sarcophyton spp.) و ستاره دریایی (Pentaceraster spp.) از جزیره لارک در خلیج فارس جمع آوری شدند و عصاره گیری به روش خیساندن حلال های ان- هگزان و استون انجام گردید. بررسی خواص ضد باکتریایی عصاره های به دست آمده روی باکتری اشرشیاکلی به روش انتشار در آگار جهت اندازه گیری قطر هاله عدم رشد و سپس رقت لوله ای به منظور تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی باکتریایی (MBC) با روش های استاندارد صورت گرفت. عصاره های ان- هگزانی استخراج شده از هر چهار گونه مورد مطالعه خاصیت مهار و ضد باکتریایی نشان ندادند. عصاره استونی استخراج شده از گونه های آبفشان و شقایق موکتی نیز فاقد اثر ضد باکتریایی بودند اما عصاره استونی گونه های اسفنج و ستاره دریایی به ترتیب در غلظت های 10 و 40 میلی گرم بر میلی لیتر قدرت مهارکنندگی رشد باکتری را نشان دادند و همچنین در غلظت 20 میلی گرم بر میلی لیتر عصاره استونی اسفنج، اثر کشندگی باکتریایی مشاهده گردید. نتایج نشان داد که بیشترین قطر هاله عدم رشد مربوط به عصاره استونی گونه اسفنج با قطر 5/1±2/16 میلی متر و کمترین قطر هاله عدم رشد مربوط به عصاره استونی ستاره دریایی با قطر 2/0±3/0میلی متر بود. نتایج نشان داد که عصاره استونی گونه های اسفنج و ستاره دریایی هر دو حاوی ترکیبات زیست فعال با اثرات ضد باکتریایی هستند، اما میزان قدرت کشندگی باکتریایی عصاره استونی اسفنج بسیار بیشتر از ستاره دریایی است.
    کلیدواژگان: اسفنج دریایی، آبفشان دریایی، ستاره دریایی، شقایق دریایی، حداقل غلظت کشندگی باکتریایی
  • مینا خبازی، لاله رومیانی*، منصوره قائنی صفحات 471-480
    در این مطالعه اثرات ضد باکتریایی اسانس نعناع فلفلی (Mentha piperita) در غلظت های 0، 0/4 و 0/8 درصد و نایسین در غلظت های 0، 0/25 و 0/75 میکروگرم بر میلی لیتر به صورت تنهایی و توام برای کنترل استرپتوکوکوس اینیایی (Streptococcus iniae) در فیله قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) در دو دمای 4 و 8 درجه سانتی گراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اسانس نعناع فلفلی در مقایسه با نایسین قدرت بازدارندگی بالاتری در هر دو دمای 4 و 8 درجه سانتی گراد دارد. در دمای 4 درجه سانتی گراد، اسانس نعناع فلفلی و نایسین به صورت توام در مقایسه با تیمار شاهد عملکرد بهتری داشتند و در تیمار توام 75/0 میکروگرم بر میلی لیتر نایسین و 8/0 درصد اسانس نعناع فلفلی رشد استرپتوکوکوس اینیایی از روز سوم متوقف شد. همچنین با افزایش میزان نایسین و اسانس نعناع فلفلی فعالیت ضد میکروبی افزایش پیدا کرد و در دمای 8 درجه سانتی گراد این ترکیب توانست تا روز نهم از رشد باکتری جلوگیری کند. نتایج این بررسی نشان داد که اسانس نعناع فلفلی دارای خاصیت ضد باکتریایی بیشتری در مقایسه با نایسین علیه استرپتوکوکوس اینیایی بود. در هر دو تیمار با افزایش سطح نایسین و اسانس نعناع فلفلی فعالیت بازدارندگی در دو دمای 4 و 8 به شکل معنی داری در مقایسه با تیمار شاهد و تیمارهایی با مقادیر کمتر نایسین و اسانس نعناع فلفلی افزایش یافت. در هر دو دمای نگهداری 4 و 8 درجه سانتی گراد بهترین عملکرد در تیمار با بالاترین سطح یعنی 0/75 میکروگرم بر میلی لیتر نایسین و 0/8 درصد اسانس نعناع فلفلی مشاهده شد.
    کلیدواژگان: استرپتوکوکوس اینیایی، اسانس نعناع فلفلی، نایسین، قزل آلای رنگین کمان، دما
  • سیران خانی، کوروش سروی مغانلو *، احمد ایمانی، ناصر آق، مزدک رازی صفحات 481-495
    مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر حفاظتی اسانس دارچین در کاهش سمیت آفلاتوکسین B1 جیره غذایی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان با تاکید بر شاخص های خونی، بیوشیمی سرم و آسیب شناسی بافت کبد انجام پذیرفت. بدین منظور ماهیان در 6 تیمار آزمایشی متشکل از 3 سطح آفلاتوکسین (0، 25 و 50)ppb و دو سطح اسانس (0 و 1 درصد) هر کدام به سه تکرار تقسیم گردیدند. آزمایش به مدت 60 روز ادامه داشت. در انتهای آزمایش جهت بررسی شاخص های مذکور نمونه برداری به صورت تصادفی انجام شد. درصد هماتوکریت، تعداد گلبول های قرمز و غلظت هموگلوبین تحت تاثیر مثبت وجود اسانس دارچین در جیره غذایی قرار گرفتند (05/0>P). همچنین وجود سم آفلاتوکسین در جیره غذایی باعث افزایش تعداد گلبول قرمز و غلظت هموگلوبین خون گردید (0/05>P). میزان فعالیت آنزیم های ALP و ALT نیز در حضور سم آفلاتوکسین افزایش یافت (0/05>P)، البته افزودن اسانس دارچین فعالیت ALP سرم ماهیان قرار گرفته در معرض آفلاتوکسین را کاهش داد. همچنین اثر اصلی عامل های سطح آفلاتوکسین و اسانس جیره غذایی بر میزان شاخص های پروتئین کل و گلبولین معنی دار بود، در حالی که غلظت آلبومین و لیزوزیم سرم خون تحت تاثیر اثر متقابل سطح آفلاتوکسین و اسانس قرار گرفت (0/05>P). همچنین با افزایش سطح سم، میزان شاخص کبدی به طور معنی داری کاهش یافت (0/05>P). در بررسی های بافت شناسی نیز علایمی همچون اتساع عروق خونی، تخریب سیتوپلاسم، تجمع خون، نفوذ سلول های ایمنی و نکروز در گروه های حاوی سم آفلاتوکسین مشاهده گردید، که متناسب با سطح سم در جیره غذایی بود. نتیجه آن که، افزودن یک درصد اسانس دارچین به جیره غذایی سبب کاهش تغییرات نامطلوب بافتی و همچنین بهبود شاخص های خونی و بیوشیمیایی سرم ماهیان تغذیه شده با جیره های غذایی آلوده با آفلاتوکسین به ویژه در گروه ppb 25 آفلاتوکسین گردید.
    کلیدواژگان: آفلاتوکسین B1، اسانس دارچین، شاخص های خون شناسی، بیوشیمی سرم، بافت شناسی کبد
  • مهران مسلمی، غلامرضا رفیعی *، هادی پورباقر، آرش جوانشیرخویی صفحات 496-505
    در این مطالعه کوددهیاستخر با بکارگیری مخلوط کودهای مرغی، گاوی، ورمی کمپوست، فسفات و اوره و با ورود نسبت های مختلف نیتروژن ( با فسفر و کربن ثابت) بهاستخر پرورشی، شاخص های رشد کپور ماهیان چینی و تغییرات فراوانی فیتوپلانکتون دراستخر پرورشی مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی شامل سه تیمار و سه تکرار انجام گردید. تیمارها را سه سطح مختلف نسبت های C:N:P به ترتیب شامل: تیمار اول 1 :5/5 :6/88 ، تیمار دوم 1: 5/7:6/88 و تیمار سوم 1: 5/9: 6/88 تشکیل داد. در پایان آزمایش، بالاترین تعداد فیتوپلانکتون، میزان کلروفیل اولیه و شاخص های نسبی رشد ماهی، به طور معنی داری (05/0P<) در تیمار دوم یعنی نسبت های C:N:P به ترتیب 1 : 5/7 : 6/88 بالاتر بود. در این تیمار بالاترین تولید اولیه و تعداد فیتوپلانکتون به ترتیب برابر با 638 میلی گرم کربن در متر مکعب در ساعت و تعداد فیتوپلانکتون معادل 438750 عدد در میلی لیتر بود. همچنین میانگین وزن بچه ماهی فیتوفاگ از 5/0 گرم به 875/40 گرم بعد از حدود دو ماه در پایان آزمایش رسید. فیتوپلانکتون های موجود دراستخر پرورشی را بیشتر آنکیرا، کلرلا، پدیاستروم، تتراستروم، اسپروژیرا، ناویکولا، دیاتومه و جلبک های رشته ای و عمده ترین زئوپلانکتون ها و بنتوزها را روتیفر، دافنی، کوپه پود، سراتوپوگونیده وتیپولیده تشکیل می دادند.
    کلیدواژگان: کوددهی، ورمی کمپوست، کپورماهیان، تولید اولیه، فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون، بنتوز
  • |
    • Mahtab Khalafiyan*, Mostafa Akhlaghi, Hassan Sharifiyazdi, Mojtaba Alishahi Pages 397-406
      Aeromonas hydrophila is the causative agent of hemorrhagic septicemia in freshwater fish, especially in carp. Several factors are involved in the pathogenesis of the disease by this bacterium but the mechanism is yet to be investigated. Virulence genes are the most important pathogenicity factor in A. hydrophila. In this study, 30 isolates were identified as A. hydrophila by common biochemical methods and detection of 16S rDNA molecular marker using PCR method. PCR were then used to identify Aerolysin (aerA), Elastase (ahyB) and Lipase (lip) virulence genes using specific primers for each gene. The highest frequency belonged to the elastase gene (70%) and the aerolysin gene had the lowest abundance with (53.3%). For these three virulence genes eight different profiles were considered that the lipﶨ爇窰 isolates (33.3%) was the most frequent profile and lipﶨ/aerA (3.3%) was the lowest frequency obtained. Mortality was measured and determined after injecting A. hydrophila containing each of eight different profiles to the common carp fry. The mortality rate of infected fish with lipﶨ爇窰 and lip-/ahyBﶧꬃ profiles was higher from other groups and control group. In diseased fish, signs of darkening skin, shortening of gills and abdominal and vent petechial hemorrhages were observed. These results indicate that aerolysin, elastase and lipase virulence genes increase the pathogenicity of the A. hydrophila.
      Keywords: Aeromonas hydrophila, Aerolysin, Elastase, Lipase, PCR, Common carp
    • Mahmoud Ghobadi, Alireza Mirvaghefi *, Hamid Farahmand Pages 407-416
      This study was conducted to investigate the effects of dietary nucleotide and P. acidilactici on the growth performance, some innate immune responses and serum biochemical parameters as well as the resistance of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) against Aeromonas hydrophila. Nine experimental diets were formulated to contain three dietary nucleotide levels (0, 1 and 3 g kg-1 diet) and three P. acidilactici levels (0, 0.1 and 0.3 g kg-1 diet) according to a 3×3 factorial design. Each diet was randomly assigned to triplicate groups of 30 fishes (with the average initial weight of 63.4±1.62 g) per tank. At the end of an eight week feeding trial, several innate immune responses and serum biochemical parameters including serum total protein, lysozyme, serum alternative complement (ACH50), cholesterol, triglycerides, albumin, and glucose levels and also fish performance (survival, weight gain, specific growth rate (SGR) and feed conversion ratio (FCR)) were measured. The results indicated that lysozyme and ACH50, were all increased significantly (P0.05). The results also showed that the interaction between dietary nucleotide and P. acidilactici significantly improved fish performance in the rainbow trout. Furthermore, at the end of the feeding trial, ten fish per each replicate were intraperitoneally injected with A. hydrophila to determine the disease resistance. The results showed that the supplementation of the rainbow trout diet with dietary nucleotide and P. acidilactici remarkably increased resistance to A. hydrophila infection; the highest resistance was also observed in the interaction groups (dietary nucleotide × P. acidilactici). Overall, the combination of dietary nucleotide and P. acidilactici showed more advantages than the administration of individual ones. The best combination of them for the rainbow trout was 3 g kg-1 dietary nucleotide and 0.1 g kg-1 P. acidilactici.
      Keywords: Dietary nucleotide, P. acidilactici, Rainbow trout, Innate immune response, Disease resistance
    • Nasim Mardmoradian, Kaveh Rahmanifarah *, Seyed Masud Hoseini, Baharak Sehatnia Pages 417-430
      Fish meat is so perishable than other meat and during storage its quality decreased rapidly. The aim of this work was to evaluate the effect of chicken feet gelatin and carrageenan edible film with chitosan and cellulose nanoparticles on rainbow trout stability during refrigerator storage period. In present study edible film prepared with 2.5 and 5% extracted chicken feet gelatin and carrageenan. Edible film sprayed on fish fillet and their quality and stability during 16 days refrigerator storage evaluated. Results of this work depicted low antibacterial effect of gelatin 5% and carrageenan 5%. Bacterial count of Gelatin 2.5% at day 12 was 7.04 Log cfu/g and control treatment at day 8 was 7.17 Log cfu/g that were exceeded the limit. PH had decreasing and subsequently increasing trend (P
      Keywords: Edible film, Carrageenan, Chicken feet gelatin, Rainbow trout, Stability
    • Asadollah Akram, Majid Khanali *, Sepedeh Golchein, Homa Hosseinzadeh Bndbafha Pages 431-442
      Technical management in agricultural productions is a key factor for increasing the yield and reducing the cost of production. For this purpose, the technical efficiency of warm water fish farms was assessed during growing season 2014. The required information was collected from 57 growers by using questionnaires. Data envelopment analysis and genetic algorithm were applied to analyze the information. The results of data envelopment analysis showed that the total energy consumption in optimum situation is 158515.5 MJ ha-1. The highest save of energy among inputs in optimum situation (without any output reduction) belongs to fish input (9.27%). Based on the genetic algorithm results in optimum situation the total energy need is 43766.51 MJ ha-1 (with 26% energy saving).
      Keywords: Warm water fish, Optimization, Data envelopment analysis, Genetic algorithm, Guilan Province
    • Fereshteh Esfandyar, Farid Firouzbakhsh *, Hossein Rahmani, Khosroo Jani-Khalili Pages 443-451
      Chlorpyrifos is an organophosphate pesticide that is widely used to control the pests in agricultural fields. The aim of this study is to determine the effects of sublethal concentrations (0.1, 0.05 and 0.02 mg/l) chlorpyrifos on the liver enzymes activities and oxidative enzymes (superoxide dismutase and catalase) in common carp (Cyprinus carpio) on 1, 7, 14 and 21 days. The present results suggest that a significant increase in the activities aspartate aminotransferase (AST) and alanine aminotransferase (ALT) fish exposed to pesticide chlorpyrifos compared with a control group (P
      Keywords: Chlorpyrifos, Common carp, Liver enzymes, Oxidative enzymes, Toxicity
    • Davoud Mohamadrezaei, Bagher Mojazi Amiri *, Mohammad Ali Nematollahi, Changiz Makhdumi, Seyad Samad Hashemi Pages 452-461
      Phytoestrogens are natural compounds with the potential to elicit negative effects on the endocrine systems and reproduction of aquatic life. In this study, the effect of Genistein and β-sitosterol on some reproduction indicators of Caspian Kutum (testosterone, 17β-estradiol, aromatase and EROD) were studied. A total of 49 none-ripened Kutum’s exposed to 3 different levels of Genistein and β-sitosterol (10, 50, 500 ng/l respectively). After 21 days, serum, liver and ovary were sampled and mentioned parameters were measured according to exist protocols. The result showed high level of Genistein lead to increased 17β-estradiol and aromatase activity. Also, treated fish with β-sitosterol showed high level of testosterone and EROD induction. While, both of them had no significant effect on Ca level. According to this study, high concentration of Genistein (500 ng/l) could act as a stimulant endocrine system and might cause changes in steroid hormone levels and aromatase activity. It was also found that the same concentration of β-sitosterol could induce EROD activity and increasing testosterone level. It could alter biosynthesis of sex hormones and disrupt the function of endocrine system. It seems that these compounds could effect on the endocrine system of Kutum and reduce reproduction performance of Kutum in the long period.
      Keywords: Genistein, ?-sitosterol, Caspian Kutum, Steroid hormones, Ca++, EROD, Aromatase activity
    • Marzieh Mansurlakuraj, Kamran Rezaei Tavabe *, Alireza Mirvaghefi, Melika Nazemi, Mohammad Ali Nematollahi Pages 462-470
      To study the pharmacological characteristics of marine natural products has led to the discovery of bioactive substances. The source of bioactive natural products biological and chemical structural properties marine environment cannot be seen of other natural products terrestrial plants and animals. This study aimed to evaluate and compare the antibiotic properties of n-hexane and acetone extracts were taken from four species of invertebrates. Geyser (Phaulasia nigra), sponge (Cliona spp.), carpet anemone (Sarcophyton spp.) and starfish (Pentaceraster spp.) species were collected from the Island lark. Then extraction was carried out by n-hexane and acetone solvents soaking. Antibacterial effects on Escherichia coli bacteria dilution method were at first Agar diffusion method and then performed to determine minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC). N-hexane extracts derived from any of the four species studied had antibacterial properties. Estonia extracts derived from sponge and starfish in concentration of 10 and 40 mg/ml was bacterial growth inhibition and a concentration of 20 mg/ml acetone extracts derived from the sponge has antibacterial properties and cytotoxicity. Maximum zone of inhibition was 16.2± 1.5 mm by the sponge acetone extract and minimum zone of inhibition was 0.2± 0.3 mm by the starfish acetone extract. The results show Estonia sponge and starfish extracts contains compounds with antibacterial effect but the cytotoxicity of Estonia sponge extracts in this study much more.
      Keywords: Marine sponge, Marine geyser, Marine starfish, Carpet anemone, MIC
    • Mina Khabbazi, Laleh Roomiani *, Mansoreh Ghaeni Pages 471-480
      In this study, the antibacterial effects of Mentha piperita (0, 0.4 and 0.8%) and nisin (0, 0.25 and 0.75 µg/ml) alone and together for control of Streptococcus iniae in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fillets were evaluated at 4 and 8°C. The results showed that M. piperita essential oil had a higher inhibitory effect in both temperatures of 4 and 8°C compared to nisin. At 4°C, the essential oil of M. piperita and nisin in comparison to the control treatment had a better effect and in combined treatment, 0.75 μg/ml nisin and 0.8% M. piperita essential oil, growth of Streptococcus iniae from day third stopped. Antimicrobial activity was also increased by increasing the amount of nicine and M. piperita essential oil and at 8 °C, this combination was able to prevent bacterial growth until the ninth day. The results of this study showed that M. piperita essential oil had more antibacterial activity compared to nisin against S. iniae. In both treatments, with increasing levels of nisin and M. piperita essential oil, the inhibitory activity increased at a temperature of 4 and 8 °C in comparison with control and treatments with lower amounts of nisin and M. piperita essential oil. At both storage temperatures, the best performance was observed in treatment with the highest level of 0.75 μg/ml nisin and 0.8% M. piperita essential oil.
      Keywords: Streptococcus iniae, Mentha piperita essential oil, Nisin, Rainbow trout, Temperature
    • Sairan Khani, Kourosh Sarvi Moghanlou *, Ahmad Imani, Naser Agh, Mazdak Razi Pages 481-495
      The present study was to scrutinize the protective effect of dietary cinnamon essential oil supplementation on reducing the toxicity of aflatoxin B1 to rainbow trout fingerlings regarding hematological indices, serum biochemistry and liver histopathology. To that end, fish were randomly allotted into 6 distinct treatments composed of different combinations of three dietary aflatoxin (0, 25 and 50 ppb) and two dietary cinnamon essential oil (0 and 1 percent) inclusion levels with three respective replicates. The experiment lasted for 60 days. At the end of the experiment random samples were taken to study the aforementioned indices. Hematocrit, red blood cell count and hemoglobin concentration were positively affected by dietary supplementation of cinnamon essential oil (P
      Keywords: Aflatoxin B1, Cinnamon essential oil, Hematological indices, Serum biochemistry
    • Mehran Moslemi, Gholamreza Rafiee *, Hadi Poorbagher, Arash Javanshir Khoei Pages 496-505
      A completely randomized experimental design in triplicates was conducted to evaluate the effects of different levels of nitrogen with the constant level of carbon and phosphorous on production of warm water fish in Chapakrod fish farm in Joybar. The treatments were use of three levels of C: N: P, respectively, 1: 5.5: 88.6 (T1) 1: 7.5: 88.6 (T2) and 1: 9.5: 6.88 (T3). The mixed chemical fertilizers and organic manures consisted of chicken, cattle feces, vermi-compost, phosphate and urea mixed together to get different levels of CNP. The effect of different concentrations of nitrogen on phytoplankton abundance and chlorophyll, were investigated as well. At the end of experiment, the highest number of phytoplankton, chlorophyll, relative growth indices were significantly different (P
      Keywords: Fertilization, Vermicompost, Carp fishes, Primary production, Phytoplankton, Zooplankton, Benthos